۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

برای طبیعت...

 اشک های طبیعت بعد از چندماه قهر با دنیای بلاگ های فارسی با یک سایت پر و پیمان برگشته و اخیرا هم هدیه ای برای بچه ها و راههایی برای سبز شدن - البته منظور از نوع زیست محیطی اش است لطفا این بلاگ را ف ی ل ت ر نکنید اقا یا خانم محترم مسئول!!- رو پابلیش کرده که خوندنشون خالی از لطف نیست. یکی از همکارامون هم گزارشی درباره تکثیر گونه های جانوری در اسارت کار کرده که با وجود زمان کمی که داشت ، بد نشده هرچند که میتونست نظرات موافقان و مخالفان بیشتری رو دربربگیره. درهرحال در سال جهانی تنوع زیستی به سر می بریم و هر از گاهی مطالعه چند مطلب از این دست به جایی برنمی خوره!

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

ای روزگار...

بعد چهار سال شماره تلفنم رو پیدا کرده بود و تماسی گرفته بود. از دوران کوتاهی می گفت که در پادگان آموزشی با هم بودیم. از خودش گفت و روزگار.  پرسید که من به ساز روزگار می رقصم یا روزگار به ساز من؟ گفتم که فعلا این منم که با ساز روزگار خودم رو هماهنگ کردم و حرکات موزون دارم! وقتی که فهمید از بین این همه شغل نون و آب دار توی دنیای به این بزرگی اومدم و یه شغل بی آب و نونی پیدا کردم که شرح وظایفش چیزیه تو مایه های سانسورچی، سریع بحث رو عوض کرد و چندتا جمله کوتاه و بعدش هم خداحافظ !!
به قول شاعر: ای روزگار نامناسب، مردم ناسازگار!!  ای روزگار ....