۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

لطفا نشانی غلط ندهید!

كمتر از یك سال پیش بود كه برخی از دولتمردان با حضور در مجامع عمومی و رسانه ای، از وقوع بحران گسترده اقتصادی در جهان ابراز شعف و شادمانی كردند و مدیریت اقتصادی خود را به رخ جهانیان كشاندند. هرچند كه همان زمان هم، تعدادی از بزرگان مملكتی سرد و گرم چشیده روزگار، هم نوا با كارشناسان مستقل و دلسوز، نهیب زدند كه دیر یا زود، این بحران جهانی بر اقتصاد نحیف كشور ما نیز اثرگذار خواهد بود. به هر روی، دیری نپایید كه نشانه های بحران آشكار شد. ركود تورمی كه به تدریج بر اقتصاد كشور چتر گستراند، ورشكستگی بسیاری از بنگاه های بخش خصوصی، افزایش شمار افراد و شركت های بدهكار به سیستم نیمه محتضر بانكی كشور، تعدیل های گسترده نیروی كار در شركت های كوچك و بزرگ دولتی و غیردولتی كه تا پیش از آن نیز تنها با نیمی از ظرفیت تولیدی خود فعالیت می كردند و به تازگی هم مشكلات ایران خودرو كه زمانی غول خودروسازی خاورمیانه نامیده می شد و در تمام فعالیت 4 دهه خود -حتی دوران جنگ تحمیلی- سوددهی خود را از دست نداده بود، در كنار پیامدهای حاصل از واردات بی سابقه دهها میلیارددلاری انواع و اقسام كالاها، همه و همه، نشانه هایی آشكار از بحران فزاینده ای است كه گریبانگیر اقتصاد رنجور كشور شده است.

در چنین اوضاع و احوالی، وقتی كه مراكز رسمی مسئول آمارگیری در مملكت بر طبل كاهش بیكاری می كوبند، آیا افكار عمومی جامعه حق ندارد با دیده تردید به آن بنگرد و از خود بپرسد كه: واقعا چگونه؟!

دست كم در جایی هم چون "خراسان شمالی"، وقتی كه هر ناظر آگاه و بی طرفی به بنگاه های اقتصادی پیرامون خود می نگرد و شرایط آنان را «بغرنج» می یابد، وقتی كه در تمام 4 سال گذشته كمتر طرح بزرگ صنعتی یا حتی خدماتی اشتغال آفرین را می یابد كه به بهره برداری رسیده باشد، وقتی به اقتصاد كشاورزی معیشتی نیم بند روستاها و شهرستان های اطراف می نگرد و هنگامی كه به نحو غیرقابل كتمانی با افزایش روزافزون جویندگان كار، دانش آموختگان بیكار و زنان جویای شغل روبه رو می شود، حق ندارد در صحت آمارهای اعلام شده شك كند؟

آیا واقعا آمار 4 درصدی بیكاران در خراسان شمالی با آن چه كه پیش روی ما قرار دارد، با رشد فزاینده بدهكاران بانكی، با شمار ورشكستگان مالی، با كارخانه هایی كه تنها با نصف یا حتی یك سوم ظرفیت اسمی خود فعال هستند، و با مهاجرت هر روزه روستانشینانی كه عطای كشاورزی پرهزینه و كم سود خود را به لقایش بخشیده و به دنبال كسب روزی، روانه شهرهای كوچك و بزرگ شده و در چرخه اشتغال غیرمولد و كاذب وارد می شوند، مطابقت دارد؟ در بوق و کرنا کردن آمارهایی شبهه آمیز که نه تنها کارشناسان مستقل خارج از نظام دیوانسالاری دولت، که نمایندگان پارلمان و حتی برخی از مدیران ارشد را نیز راضی نمی کند، چه سودی می تواند داشته باشد؟ واقعا ارائه چند باره آمار و ارقامی كه شاید تنها چند مدیر استانی بتوانند با استناد به آنها نزد مرکزنشینان، فخر بفروشند و در عوض، می تواند این استان را از جدول دریافت بسیاری از كمك های دولتی و تسهیلات احتمالی اشتغال زا در بودجه مملكتی خارج كند، چه توجیهی دارد؟ و اگر بر ما خرده نگیرند، شاید بتوان گفت: این طریق دشمنی باشد نه راه دوستی!

* این یادداشت را چندی پیش به بهانه اعلام آمارهای جدید نرخ بیکاری در استان خراسان شمالی برای روزنامه خراسان نوشتم که با حذف و تعدیل فراوان به چاپ رسید؛ شاید به این خاطر که اسباب تکدرخاطر احدی از دولتمردان مهرورز را فراهم نیاورد!

۱۳۸۸ مرداد ۲۰, سه‌شنبه

چند تصویر تامل برانگیز از گرمایش جهانی












به راستی ما با کره خاکی، این میراث گذشتگان و امانت نسل های آینده که در دستان ماست، چه می کنیم؟ کره زمین، تنها نقطه قابل سکونتی که در این جهان لایتناهی می شناسیم...



۱۳۸۸ مرداد ۱۹, دوشنبه

در مذمت یک مدیر بلاگفای کم ظرفیت!

همه چیزمون به هم میاد. خب جهان سومی هستیم دیگه! تعارف که نداریم. سیاست ورزی و اقتصاد و فرهنگ و اجتماع و... حتی وبلاگ نویسی در این مملکت هم متاثر از فضای غالب کشور است. کافیست وبلاگی در بلاگفا داشته باشی - مثل من - بعد یکشب هوس کنی تو اون به مقایسه سرویس های ارائه شده در وبلاگهای وطنی مثل بلاگفا با سرویس های غیروطنی مثل بلاگر و وردپرس بپردازی - بازهم مثل من - و صبح که بیدار میشی در کمال ناباوری می بینی این خصلت انتقادناپذیری بعضی ازما ایرانیها باعث شده یک عده آدم سابقا محترم کل وبلاگت رو با تموم مطالب آرشیوشده و نشده اش برای همیشه از دنیای وب حذف کردن!! به همین سادگی و بدون اینکه اخطاری برات بیاد یا مهلتی بدن که فرصت کنی مطالب دوست داشتنیت رو جایی برای خودت ذخیره کنی. این کل اتفاقی بود که برای وب نگار افتاد و اون رو حالا مهمان بلاگر و مجموعه گوگل کرده؛ همین!

۱۳۸۸ مرداد ۱۷, شنبه

آگاهی: میوه ممنوع!












امروز را در گاهشمار خورشیدی به نام روز خبرنگار نامگذاری کرده اند؛ هرچند که ایران به میمنت حوادث پس از برگزاری انتخابات توانست دست کم در یک مسئله حکومت چین کمونیست را پشت سر بگذارد و آن هم چیزی نبود جز کسب مقام نخست جهان به لحاظ شمار روزنامه نگاران زندانی! نسل های قدیمی تر ما هنوز از یاد نبرده اند سخنان بزرگان انقلاب بهمن 57 را که آرزو می کردند به زودی تمام مسلسل ها تبدیل به قلم شود. اما امروز در نبود آنها ... بگذریم!

۱۳۸۸ مرداد ۱۶, جمعه

روزی تو خواهی آمد...














تو را من چشم در راهم شباهنگام

که می گیرند در شاخ تلاجن، سایه ها رنگ سیاهی
وزان دل خستگانت راست، اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم
شباهنگام
در آن دم که بر جا، دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی، دام
گرم یادآوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم...

" نیما یوشیج"

15 شعبان 1430

۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

و سرانجام...!

پیش از شما
به سان شما
بی شمارها
با تار عنکبوت نوشتند روی باد
کین دولت خجسته جاوید زنده باد!

شعری از: شفیعی کدکنی

نگاشته شده در: 14 مرداد 1388 خورشیدی