۱۳۸۸ بهمن ۲۸, چهارشنبه

آن روزگاران...

اخیرا یکی دو جا از قول بعضی ها که دستی در آمار و ارقام دارند، خواندم که علاقه به وبلاگ نویسی تا حد زیادی کاهش پیدا کرده است ولی چون مطلب را تا انتهایش ادامه ندادم، نمیدانم که گوینده و نویسنده، این مطلب را با شعف و شادی بیان کرده یا نه - مثل آن معاون وزیری که درجمع خبرنگاران سرش را بالا می گیرد و درعین حالی که وانمود میکند از اعمال محدودیت برای سرعت اینترنت و سرویس Gmail و... بی اطلاع است، این اقدام را برای ترغیب ایرانیان به استفاده از ایمیل ملی مفید عنوان میکند!
درهرحال شاید هم حق با گوینده اولی باشد که نوشتم. چون وقتی به همین لینکدونی جمع و جور خودم نگاهی می اندازم و می بینم که بسیاری از دوستانی که وب نوشته هایشان را دنبال می کردم - وسعی میکنم ادامه بدهم - دچار ابتلائات دنیوی (!) شده اند، فکر می کنم این ادعا خیلی هم بیجا نبوده است؛ وقتی نویسنده پرشور و توانایی به دلیل اینکه احساس میکند برای نوشته ها و اخبارهشدارآمیزش گوش شنوایی نزد متولیان امور نیست ، دست به خودکشی وبلاگی می زند، یا آن مدافع حقوق مردم و محیط زیست که پس از رویدادهای 8 ماه پیش نمی دانم به چه دلیل ناگهان از نوشتن دست کشید -و امیدوارم اتفاقی برایش نیفتاده باشد- یا این بلاگری که تنها بعد از نگارش متنی زیبا در توصیف آرمانها و آرزوهای انقلابیون جوان پنجاه و هفتی و سرخوردگی بعضی از آنها تمام آرشیو نوشته هایش را از دست داد، یا وقتی وبلاگ این فرید و آن دیگری از دسترس خارج شده اند آن هم کسانی که به هرحال صرف نظر از ارزش گذاری مطالب شان، سرشان در کتاب و مجله بود و چندکلمه حرف حساب در آنها نوشته می شد،یا اصلا این یکی که اتفاقا نویسنده زبردست و روزنامه نگار معتدلی است که حتی همین حالا هم بسیاری از یادداشت ها و مقالاتش در نشریات داخلی منتشر می شود ولی تارنمایش غیرمجاز شناخته شده است، یا بسیاری دیگر از کسانی که به هرحال حرفی برای گفتن داشتند و دارند و لزوما هم مطالب سیاسی نمی نویسند ولی در ماههای اخیر امکان نوشتن یا دست کم بی تاخیر و بی دغدغه نوشتن برایشان فراهم نشده است را می بینم جز تاسف عمیق چیزی نصیبم نمی شود... خب البته گاهی هم که حکومتی ها ما را تحمل می کنند، بعضی از ما غیر حکومتی ها هم مستبدان کوچکی می شویم که طاقت شنیدن سخن انتقادی را نداریم و نتیجه اش می شود این!!
یادش بخیر زمانی نه چندان دور مسئولان مملکت با افتخار اعلام می کردند که وبلاگ نویسان ایرانی گوی سبقت را از همتایان چینی و برزیلی و اروپایی خود ربوده اند و در ارتقای محتوای فارسی دنیای وب تاثیر انکارناپذیری دارند و چه و چه ... واقعا چه روزهایی بود آن روزگاران...

۴ نظر:

اشه نیوز گفت...

می بینم که پیش گو شدی و میری وبلاگ آقای نوریان پیش گویی می کنی و حرفای الکی می زنی و هم چنین از آقای نوریان تشکر می کنم که تمام سعی خودشو کرده تا حالتو بگیره که این قضیه رو خودت هم فهمیدی و رفتی یه کامنت گذاشتی که بله حرفم خیلی الکی بود اگر به چند تا پست آخر اون وبلاگ سر بزنی و کامنت های منو رو بخونی واسه تغییر روحیت خیلی خوبه نوستر آداموس

اشه نیوز گفت...

داور می بینم که شدیدا محافظه کار شدی و اول باید کامنت رو بخونی و اگه به نفعت بود تایید کنی تا همه ببینن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! پس باید به خودم ایول بگم که از اولین روز افتتاح وبلاگ پربیننده اشه نیوز هیچ وقت همچی رویه ای رو انجام ندادم
معنی دموکراسی رو هم فهمیدم !!!!!!!!!!!!!

باران گفت...

با سلام و درود به شما،اندیشه وقلم تان
امروز حرف دل خودم را با قلم توانای شما خواندم
و با اجازه لینک این مطلب را درآخرین پستم گذاشتم
برقرار باشید،خودتان،قلم تان واندیشه ی نیک تان

دررودي گفت...

حکایت شادابی خبرگان [گل]

منتظرتم