۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

دغدغه های فکری یک ذهن درگیر!

بعد مدتها خواستم پست جدیدی بذارم منتها نمیدونم چی شد که یه دفعه ای یک دوجین سوژه نگارشی به ذهنم رسید ؛ چیزایی که تو این چند روزه ذهنم رو درگیر که نه، ولی برای چند دقیقه ای حداقل به خودشون مشغول کرده بودن... خواستم از این ماجراهای 2تا بچه کافی نیست و اسلام نیاز به سرباز داره و.. بنویسم که دیدم قبل از من خیلی ها از بزرگ و کوچک و عوام الناس  و خواص نخبه همگی در رد نظریه ازدیاد لشگر گرسنگان مسلمان که خیل بیکاران و افزایش فقر رو به همراه داره سخنرانی یا قلم فرسایی کردن. خواستم از بیم و امیدها و چشم انداز آتی محیط زیست این استان بنویسم و بلاهایی که بر سرش اومده و سکاندار جدیدی که هنوز در رسانه ها آفتابی نشده که دیدم سوژه ام بیات شده! خواستم این بوک مارک شده نسبتا جدید تو فهرست نشانی های مرورگرم رو اینجا لینک بدم برای سهولت دسترسی که اون هم زد و تو بهار سبز جوونیش، خزان زده شد! دیدم روز جهانی بناهای تاریخی سررسیده ولی به جز یکی دو نشست خشک و خالی، خبر و گزارش دندان گیری گیرم نیومد. بنابراین به این نتیجه رسیدم که سنگین ترم اگه از زیاده گویی پرهیز کنم و این مطالب رو دوباره اینجا شرح و بسط ندم . فقط چند دوست دنیای مجازی خبر دادن که «یک نفردر آب می خواند شما را». امیدوارم هرچه زودتر مشکل این هم ولایتی ما هم حل بشه هرچند که امروزه چنین افرادی بی شمارن اما گویا این همه آدم مشکل دار به چشم سیاستمداران ما نمیان و به تصور رفاه زدگی ملت ، جمعیت صدها میلیونی رو به انتظار نشستن!

۳ نظر:

باران گفت...

دوست عزیز ممنونم از اطلاع رسانی شما
واقعا تعداد درخواست یاری آنقدر زیاده که آدم از چیزهایی که در زندگی خودش عنوان یک رفاه نیم بند را یدک می کشند بدش میاد

morteza mirzaei گفت...

سلام،
نه منظورم انجمن یوزپلنگ ایرانی بود که مگه عضو؟
رو پست انجمن واست کامنت گذاشته بودم!

مهم خودمونیم گفت...

سلام آقای داوری
ممنون از محبتتون موفق باشید
فقط امکان داره اون پست مربوط به مهدی ریحانی را در وبلاگتون اطلاع رسانی کنید؟