با این وجود، از آن رو که در اجتماعات نوین بشری ، خانواده ها هر روز نقش کمتری در راهبری و هدایت روحی و فکری فرزندان بر عهده می گیرند و در توافقی نانوشته، این نقش به مراکز آموزش عمومی به ویژه مدارس سپرده شده است، کارکرد این نهادهای آموزشی هر روز که می گذرد، با اهمیت تر می شود. با این حال، اگر چه بارها بر نقش مدارس به عنوان حلقه واسطه بین خانواده و اجتماع تأکید شده است اما مدارس ما هنوز هم ترجیح می دهند که همان نقش سنتی خود را ایفا کنند. در واقع، مدارس ما هنوز نتوانسته اند کارکرد امروزین خود را بیابند که آن، چیزی نیست جز آماده ساختن کودکان و نوجوانان برای ورود به دنیای مدرن، زندگی نو و تبدیل آن ها به افراد توانمندی که قادر به سازگاری با اجتماع متغیر امروز باشند. با تمام این اوصاف، در اغلب مدارس ایران هنوز در بر همان پاشنه ای می چرخد که در نخستین مدارس نوینی که دردوران قاجاریه ابتدا در تبریز و سپس تهران به راه افتاد!
هر چند که در سال های اخیر بحث آموزش مهارت های زندگی در مدارس هر از گاهی از سوی مسئولان و رسانه ها خبرساز می شود، اما این آموزش ها هنوز به صورت بسیار محدود به دانش آموزان ارائه می شود و درثانی، مسائل مطرح شده در این خصوص فقط به صورت تئوریک آموزش داده می شود، در حالی که در تجربه های موفق جهانی ایجاد فرصت های لازم برای دانش آموزان در کسب تجارب عملی در این آموزش ها به وضوح به چشم می خورد؛ تجربه هایی که به دنبال خود پایه ریزی برای برخوردار شدن از یک زندگی سالم و با نشاط را برای فراگیران در پی دارد.
در هر صورت، نباید از یاد برد که نسل آینده ساز این مرزوبوم، به جز فراگیری حساب انتگرال و جداول شیمی مندلیف، نیاز به کسب مهارت های زندگی در اجتماع پیچیده و به سرعت تغییر پذیر کنونی دارد، مهارت هایی که آنان را تبدیل به شهروندانی توانمند با روحیه ای با نشاط کند تا آمادگی پذیرفتن مسئولیت های سنگین را در جامعه به دست آورند.
هنوز جای خالی آموزش واقعی مهارت های زندگی و اجتماع در مدارس به شدت احساس می شود ....
*روزنامه خراسان شمالی - 88/6/24
۱ نظر:
"به یاد پدر بزرگ"
ارسال یک نظر